در عصر برهوت
که میمیرند گنجشکها و سبزهزارها
و میمیرند از نا امیدی اسبها
در عصر پیروزی دروغین
که جنگ طبل و کُرناهاست
در عصر بارداری دروغین
و اخبار دروغین
و بازی بر ملت سر افکنده
در عصر دروغ و خنده بر ریش ملت
در عصری که شاعر اگر دریغ کند از چاپلوسی و مدح و عطر پاشیِ تن مسئول
هیچ گزینهای برایش نیست
جز قبر یا سلول..
در این عصر نامعقول
ما باید
ما باید
ما باید سر ببُریم از تن غول..
برشی از شعر #نزارقباني
ترجمه: #سعیدهلیچی